سفارش تبلیغ
صبا ویژن
امروز : چهارشنبه 103 اردیبهشت 19 ، 5:11 عصر
حکمت را از هرکس که آن را برایت آورد بگیر و به آنچه می گوید بنگر و نه آنکه می گوید . [امام علی علیه السلام]
شهادت ابوالقاسم از زبان سردار شهید طوسی

دستور داده بود قایق ها نزدیک به هم حرکت کنند تا بتواند با پرش از روی آنها بر تمام نیرو ها نظارت کند.
در قایق اول که در حقیقت نوک پیکان حمله به شمار میرفت نشسته بود و هنوز تا مواضع عراقی ها کمی فاصله داشتند.
مشغول حرف زدن با بی سیم  بود که حرکت چند نفر را در بین نیزار ها دید در حالیکه یک دستش را به نشانه ی سلام بلند کرده بود و با صدای بلند گفت:((برادران سلام خسته نباشید،خدا قوت))اسلحه کالیبرزن آنها شکم ابوالقاسم را نشانه گرفت،روده هایش از شکم مجروحش به بیرون ریخت،با وجود درد زیاد و مشکل شدید جسمانیش تمام سر نشینان قایق را از جمله پیرمرد سکاندار را به داخل آب هل داد و با بی سیم دستورات نهایی را صادر کرد و با فریادی همراه با ناله به نیروها گفت که پراکنده شوند. نا گهان گلوله آرپیجی آخرین فریادهایش را در سینه خاموش کرد.

قایق ابوالقاسم آنچنان در خود می سوخت که کسی رقص اورا در میان قایق ندید و بالهای پروانه ی ما خاکستر شد،سه روز بعد بچه های سپاه او را یافتند جسم سوخته اش به چوب سوخته ی قایق چسبیده بود و در آب به صورت وارونه شناور بود.
ما تنها از نام ونام خوانوادگی گواهی نامه رانندگی اش  او را شناختیم اما مادرش با نشانه ها عشقش را یافت،ابوالقاسم سوخت تا شمع رهپویان حریم یار شود.




کلمات کلیدی : سرافرازان، شهید ابوالقاسم محمدزاده